بازار 98



عمق بازار

بازاری که عمق نداره یعنی یه عده خاص هر جور و هر وقت دوست داشته باشن و اراده کنن میتونن تغییرات مد نظرشون رو اعمال کنن. در حال حاضر بر این باورم که بازار کم عمقی داریم .
این موضوع در مورد سهم ها هم صادقه و سهم هایی که شناوری بیشترری داشته باشه رو سخت تر میشه دست کاری کرد.

بازارهای بین المللی عمق بیشتری دارند چون همه گروه آدمی نقش ایفا میکنن و بازیگر هستند.

شاخص / لیدر گروه ها

سهام های پیشرو و لیدر، شاخص رو جهت میدن و شاخص هم کل بازار رو جهت دهی میکنه. رابطه بین سهام های بزرگ و شاخص دو طرفه هست و متقابل. سهام های بزرگ علاوه بر جهت دهی شاخص کل، سهم های گروه خودش رو هم رهبری میکنه و رشد اون، موجب رونق سهام گروه مربوط و افتش موجب سقوط میشه.

شاخص کل (روند کلی بازار)

جو کلی حاکم بر بازار که یا مثبت هست و نشانه تقاضا و ورود سرمایه یا منفی و نشانه عرضه و خروج سرمایه. شاخص منفی به دلیل ایجاد هیجان منفی، موجب اخلال در رشد سهامی که مستعد رشد هست میشه و نقد کردن رو هم به شدن سخت میکنه چون بازار یکدست قرمز پوش میشه و صف فروش.

بی اعتبار شدن PRZ ها

هیجان منفی ناشی از شاخص منفی باعث عرضه هیجانی و بی اعتبار شدن و انتقال نواحی بازگشتی میشه

سهم های بزرگ و کوچک

سهم های بزرگ و کوچک معایب خودشون رو دارند که به نظرم مزایای سهم های بزرگ بهتر از سهم های کوچیک هست.


محرک بازار

صف فروش یکی دو تا از نماد های شاخص ساز که جمع بشه و به سمت مثبت حرکت کنه، جرقه زده میشه و محرک بقیه نمادها میشه برای برگشت بازار. چند تا خبر که از این تغییر دست به دست بشه، ورق برمیگرده

نیمه دوم: نمیه مربیان

در یک سهم، روزانه چند بار قدرت  بین خریدار و فروشنده دست به دست میشه. در کل بازار هم این دست به دست شدن هست و امروز به نظر میرسه عرضه داره جای خودش رو به تقاضا میده و بازار به سمت مثبت در حال حرکت هست.


چطور روند حاکم بر بازار رو بفهمیم؟

روند حاکم بر بازار یعنی شاخص کل. اگر موافق روند سهم ما باشه، روند حرکت سهم ما رو تقویت میکنه و اگر مخالف روند سهم ما باشه، در روند سهم اخلال ایجاد میکنه. به  خاطر همین میگن با روند دوست باشید.

جهت و سمت و سو یا همون روند بازار رو نماد های خاصی مشخص میکنن که اصطلاحا شاخص ساز هم گفته میشن. متاسفانه بازار بورس هم به نفت و فات وابسته هست و روند بازار تحت تاثیر نماد های بزرگ نفتی و فی هست.

به طور کلی نماد های بزرگ و سنگین هر گروهی لیدر اون گروه محسوب میشه که رشد یا افتش روی شاخص اون گروه و روند سهم های اون گروه اثر گذار هست.

پس روند بازار رو نمادهای نفتی و فی مشخص میکنن و شاخص رو میسازند و هر گروهی هم لیدر خودش رو داره. لیدر بازار هم سهام های نفتی و فی هستن که عمدتا تحت تاثیر قیمت دلار و قیمت های جهانی نفت و فات هستند.


اگر دیروز شاخص کل باز هم ریزش داشت و به سطح حمایت می رسید امروز و فردا شاهد بازار سبز و رشد شاخص بودیم که خیلی بهتر بود اما رشد دیروز کار رو خراب کرد و امروز و فردا احتمالا ریزش خواهیم داشت.


نقل است که مسئولین در تلاش اند به زور بازار رو پایین بکشن و از هر حربه ای تونستن استفاده کردن از گفتن وجود حباب تا فروش تهدی تا کاهش دامنه نوسان تا عرضه همزمان عرضه های اولیه.


میگن که با روند دوست باشید و همراه بازار و روند باشید. روند بازار یعنی شاخص کل. شاخص کل احساس حاکم بر بازار رو تعیین میکنه. احساس امنیت یا احساس استرس و اضظراب. شاخص کل که مثبت باشه یعنی افزایش تقاضا و ورود پول و سبز پوشی اکثر نمادها و احساس امنیت سهامدار. بر عکسش شاخص منفی یعنی احساس ترس و اضطراب و خروج سرمایه و قرمز پوشیدن اکثریت نماد ها.

شاخص کل یعنی روند. روندی که قدرتش بر روند خود سهم ها میچربه و زورش بیشتره.

یکی شدن روند کلان (شاخص کل) و روند سهم موجب تشدید قدرت روند سهم میشه و برعکسش موجب اختلال در روند سهم میشه.

مثلا سهمی که روند صعودی داره وقتی بازار مثبت باشه، شاخص کل مثبت باشه، با قدرت بیشتر و سریع تری به سمت هدف حرکت میکنه. اما همین سهم اگر با روند ریزشی بازار و شاخص مواجه بشه، روند صعودیش با اخلال مواجه میشه و با سرعت کمتر و فروش های هیجانی ناشی از روند ریزشی بازار دیرتر و سخت تر به هدف قیمتیش میرسه.

در مورد روند نزولی هم همین موضوع برقرار هست. روند نزولی یک سهم وقتی با روند ریزشی بازار همراه بشه، قدرت بیشتری میگیره و ریزش شدیدتر و سریع تری رو شاهد خواهیم بود به طوری که PRZ ها هم جلودار ریزش نمیشن و در خیلی از مواقع بی اعتبار میشن. اگر روند بازار مثبت باشه این اصلاح سهم یا ریزش سهم دیرتر انجام میشه و حرکت کند تری خواهد داشت.



وقتی شاخص مثبت هست اکثر سهم ها ترافیک روان و قابل قبولی دارند اما وقتی شاخص منفی میشه و بازار منفی، خیلی از سهم ها دچار راه بندون میشن و میرن رو اعصاب.

بنابراین باید سهم ها رو درست انتخاب کرد که اگر مشکلی هم پیش اومد و بازار به اصلاح خورد، سهم ما دچار اختلال نشه.


وقتی فروشنده ای باید اول بازار بفروشی ولی وقتی خریداری نباید اول بازار بخری، وسط یا آخر بازار بسته به شرایط مناسب هست.

از طرفی وقتی بازار قرمز هست و در اصلاح وقت خوبیه برای خرید سهامی که از قبل زیر نظر داشتین و وقتی بازار مثبت هست و صعودی وقت مناسبی هست برای فروش سهامی که قصد فروش دارید.

وقتی بازار منفی هست، زمان خوبی برای کاهش میانگین قیمت هست و بهترین موقع برای این کار در آستانه حمایت های شاخص هست که بعد از اون شاهد رشد باشیم. پس بهترین موقع برای کم کردن میانگین در آستانه حمایت شاخص هست و هم چنین در آستانه حمایت سهم.

احتمال دارد حمایت از دست برود و تا حمایت بعدی اصلاح و ریزش داشته باشیم پس پلکانی ورود می کنیم که اگر حمایت سهم یا شاخص از دست رفت، سرمایه کافی برای خرید در حمایت بعدی و کاهش میانگین رو داشته باشیم.

پله اول با ۵۰ درصد سرمایه و ۵۰ درصد دیگه برای گرفتن ریسک در صورت ریزش سهم تا حمایت و PRZ بعدی.

یک سوم کل سرمایه باید همیشه نقد باشه برای این که اگر اوضاع بازار خراب شد، از اون برای کم کردن میانگین و از گل بیرون کشیدن سهم ها استفاده کنید.

آستانه حمایت سهم و شاخص خیلی کلیدی و مهم هستند.


شاید باید کمی سرد و گرم بورس رو چشید تا درک عمیق تر و دقیق تری از عبارت بازار سرمایه» پیدا کرد.

بازار سرمایه یعنی باید سرمایت رو بذاری وسط نه هزینه آب و نون و مخارج زندگیت رو. این اقتضای بازار سرمایه هست، اگر چه شما برای کسب درآمد برای زندگی روزمرتون به سمت این بازار اومده باشید.

دوم ابن که باید با خودتون دو دو تا کنید ببینید چه مدت زمانی می تونید پولتون رو سرمایه گذاری کنید، یک ماه، دو ماه، سه ماه و . (کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت به طور کلی‌)

به نظرم حداقل باید با دید یک ماهه سهام ها رو بررسی کرد. چرا که اتفاقات و حوادث پیش بینی نشده اختلالات و نوساناتی تو بازار ایجاد میکنن که حتی تو روند سهم خوب و بنیادی هم اخلال ایجاد میشه.

نکته دیگه اینه که عامل مخل بازار چه مدت ادامه داشته باشه. مثلا درگیری نظامی یا ی، ویروس کرونا یا . چه بسا بازار برای یک دوره یک ماهه، سه ماهه یا بیشتر به کما بره به دلیل همین عامل مزاحم.


انواع تریدر و تریدها در بازار سرمایه:

Day trader
Swing trader
Trend trader

short / intermediate / long term

short / long position



هر سهمی مثل آدم ها رفتار و خلق وخوی خودش رو داره. برای همینم قبل از این که وارد یه سهم بشی باید یه مدت رفتارشو زیر نظر بگیری و صرف سیگنال ورود کافی نیست.

امروز سهمی رو اول وقت فروختم چون میدونستم که خلق و خوی سهامدارای این سهم چطور هست. نیمه دوم بازار برگشت و سبز شد اما اون سهم هم چنان صف فروش بود.



در آستانه مقاومت هیجان منفی ایجاد میشه و عرضه شدید. پس اگر سهمی داری که وقت خروج هست بهتره تا قبل از نزدیک شدن به مقاومت شاخص مثلا یک روز قبل بفروشی، بدون هیچ دردسری.


در آستانه حمایت هم هیجان خرید ایجاد میشه و بازار بر میگرده پس اگر سهمی رو خریداری  تو منفی های شاخص که عرضه زیاده وقتشه.



سهمی رو برای نوسانگیری انتخاب کردم اگر طبق پیش بینی کار پیش می رفت، ۱۲۰ تومن سود می کردم و گر نه ۶۰ تومن ضرر میکردم.

یعنی اگر سهم بر وفق مراد جلو می رفت ۲ برابر ریسکی که کرده بودم گیرم میومد. ریسک به ریوارد در حالت نیم بود یا ریوارد به ریسک ۲.

این یعنی من ۶۰ تومن میزارم وسط در حالی که میدونم ممکنه این ۶۰ تومن دیگه برنگرده و اون طرف قضیه ممکنه ۲ برابر اون یعنی۱۲۰ تومن به من برگرده. پس باید آمادگی پریدن ۶۰ تومن و از دست رفتن اونو داشته باشم.

اشتباهه اگر فقط به کفه ی سود نگاه کنیم که ۲ برابر هست. ۱ درصد هم ممکنه کار به ضرر ختم شه.

تو بازار همیشه باید ۱ درصد احتمال بدی که خلاف پیش بینی شما اتفاق بیفته پس اون وقت ریسک و میزان ضرر اهمین پیدا میکنه.

باید از خودت بپرسی آیا حاضری اگر ۱ درصد هم که شده بازار اون جوری که دوست داری پیش نرفت این مقدار رو ضرر کنی؟ آیا تاب و تحملش رو داری؟


همیشه ۱ درصد احتمال بده که بازار برخلاف توقعت پیش بره، همون ۱ درصدی که باعث شد تو در بین ۸ میلیارد جمعیت جهان در ۸۰ میلیون جمعیت ایران به دنیا بیای!

بورس و بازار یه جورایی به نظر قمار میاد، قماری که سعی میشه با استفاده از تحلیل و حساب و کتاب احتمال برد رو بیشتر کرد و احتمال باخت رو کمتر. 


حرف اول  و آخر رو تو بازار سرمایه، نقدینگی و سرمایه میزنه. تحلیل تکنیکال حمایت یا مقاومت نشون بده مهم نیست مهم اینه که نظر سرمایه و نقدینگی بر چیه بر موندن یا رفتن.

اگر نظر سرمایه بر موندن باشه، مقاومتی در کار نیست و اگر نظرش بر رفتن باشه اون موقع مقاومت خودنمایی و منم منم میکنه.

در مورد سطوح حمایتی هم چنین هست یعنی اگر نظر سرمایه بر رفتن باشه حمایت بی حمایت و قیمت هم چنان به افت خودش ادامه خواهد داد تا مجدد نظر سرمایه بر بازگشت بشه و اون جاست که روند افت متوقف و با حمایت سرمایه روند رشد شروع میشه.


حرف اول و آخر رو تو بازار سرمایه، سرمایه و نقدینگی میزنه و قیمت ها به ساز نقدینگی می رقصند. اگر جز هیئت همراه نقدینگی باشه، هیچ ضرری متوجه تو نخواهد شد.

نقدینگی هر جا رفت همراهش باش. هر جا وارد شد تو هم وارد شو و هر جا خارج شد تو هم خارج شو.


برای یک تازه وارد ارزش مند ترین مسئله تجربه هست و اونم فقط با خرید و فروش و تحلیل سهم های مختلف بدست میاد پس سهام بازی برای یک تازه وارد ضروری هست.

اگر می بینید که عده ای روی سهام داری تاکید می کنند و سهام بازی رو تکفیر می کنند به این معنی نیست که شما کم تجربه هم باید مثل اونا عمل کنید.

سهام بازی کنید تا پخته شید و بعد شهام داری کنید.


ذات و ماهیت بازار سرمایه،‌سرمایه هست. نقدینگی هست.

ورود نقدینگی هر مقاومتی رو از سر راه برمیداره و خروج نقدینگی هر حمایتی رو بی اعتبار میکنه.

با روند دوست باشید اما بیشتر از اون با نقدینگی و سرمایه دوست باشید.


سود همان جایی هست که جریان نقدینگی حاضر است.


اول. زدن رد نقدینگی و شناسایی سهم هایی که نقدینگی به اونا وارد میشن.

دوم. تعیین شرایط فعلی سهم ها

سوم. تعیین اهداف قیمتی سهم ها


تکنیکال بدون قدرت نقدینگی مفت نمی ارزد. نقدینگی هست که تکنیکال رو معتبر میکنه یا از اعتبار ساقط میکنه.

اول نقدینگی

دوم تکنیکال (شرایط فعلی و شرایط آینده که همون هدف های قیمتی و مقاومت های سر راه هست)


وقتی وارد سهمی میشی مهم ترین موضوع حد سود و ضرر هست. دو حالت داره یا بازار طبق پیش بینی شما به سمت حد سود شما حرکت میکنه و یا برعکس به سمت حد ضرر شما پس دیگه فکر و خیال نداره و لازم نیست مدام به فکرش باشی که چطور میشه!

نکته مهم هضم کردن و پذیرفتن این نکته هست که معامله در بازار دو رو داره یک روی سود و یک روی ضرر و هر دو برای معامله گر اتفاق میفته. مهم اینه که برآیند و تعداد سود ها بیشتر باشه.

وقتی وارد معامله میشی باید همزمان هر دو طرف قضیه هم سود و هم ضرر رو حواست باشه.


سهامی که چند روز پیاپی اصلاح کرده ند و ریزش داشته اند بر اساس شرایط تکنیکال باید در پیش گشایش تحت نظر باشند و مواردی که تقاضای خوبی دارند که تا باز شدن بازار قیمت رو از کف به سمت بالا رشد میدن این قابلیت رو دارن که حداقل ۴ درصد همون اول کار رشد کنند یعنی با همون هیجان اول بازار و میشه حدود ۲.۵ به بالا ازشون سود گرفت.

بلافاصله بعد از خرید سهم رو ۴ درصد بالاتر برای فروش میزاری.


وقتی سهمی مقاومتش رو به بالا میشه،‌ صف خرید میشه و دیگه بعید به نظر میرسه بشه خرید کرد اما باید دقت کرد که میشه اون سهم رو حدود ۱۰ درصد ارزون تر خرید احتمالا.


فقط کافیه سفارش خرید رو روی مقاومت تنظیم کنید و به احتمال زیاد سهم یک پولبک خواهد داشت تا مقاومت که اصطلاحا تست کردن یا همون پولبک گفته میشه و دوباره به سمت صف خرید و ادامه مسیرش برمیگرده.

خیلی حرفه ای از صف خرید، خرید کنید


دو فاکتور برای ورود به یک سهم مهم هست:

۱. خوش بنیاد بودن

۲. ورود نقدینگی


سهم هایی که قدرت خریدار بالا نیست و خرده سرمایه ها وارد شدن با یه خبر یا احتمال، هیجانی میشن و میرن صف فروش و سهم خیلی خوب هم که عمل کنه درجا میزنه دو روز میره بالا یه روز میاد پایین.


بنیاد خوب نظر سرمایه گذار و سرمایش رو جلب میکنه و با یه خبر یا شایعه هیجانی نمیشن و سهم روند خودش رو بدون اختلال طی می کنه حتی اگر شاخص کل هم منفی بشه و هیجان فروش بر بازار حاکم بشه.


قبل از تصمیم گیری برای خرید یا فروش یک سهم بنشینید و سناریوهای مختلف پیش روی سهم رو بررسی کنید.

اگر شاخص کل مثبت باشد، شاخص کل روی حمایت یا مقاومت باشد، اگر سهم هم چنان اصلاح داشته باشد یا اگر اصلاح سهم تمام باشد و قیمت برگردد.


سناریونویسی و پیش بینی سناریو های پیش رو در یک ورود و خروج موفق بسیار ضروری است.


نقدینگی

تکنیکال

سناریونویسی


شما با سرمایه کم چند تا سهم می تونید بخرید؟ چه قدر باید وقت بذارید؟ تازه اگر ماهر باشید و سهم های درست رو انتخاب کرده باشید. اگر حرفه ای نباشید، سهم ممکن است یک هفته  تا یک ماه درجا بزند و رنج بزند تا بعد رشدش را شروع کند اگر خدای نکرده ریزش نکند.


سرمایه های کوچک رو باید به صندوق های سرمایه گذاری واسپاری و برون سپاری کرد چون هم حرفه ای تر مدیریت خواهند کرد هم سبد سهام متنوعی دارند که حتی اگر چند سهم منفی باشد چند تا دیگر مثبت هستند و برآیند می تواند مثبت باشد و این یعنی رشد و سود برای شما.


بازاری رشد میکنه که سرمایه واردش بشه و بازاری افت میکنه که خروج سرمایه داشته باشه. نمونه بارز اخیر همین بازار بورس هست و بازارهای موازی که شاهد خروج سرمایه هستند دچار افت و رکود شده اند.


کدام بازار مستعد رشد هست؟ بازاری که بیشتر مورد توجه باشه چون سرمایه در دست افراد و منوط به تصمیم افراد هست پس هر بازاری که مورد توجه افراد قرار بگیره به هر واسطه چه شایعات چه قوانین حکومتی و . شاهد رشد خواهد بود.

امروزه کار خیلی راحت تر شده با تحلیل داده های فضای مجازی به خصوص شبکه های اجتماعی میشه، رگ خواب افراد یعنی کانون توجه افراد رو هم مشخص کرد و هم در صورت وم مدیریت کرد و به این واسطه میشه بازار ها رو پیش بینی و در صورت وم نسبت به مدیریت اونا چه ایجاد مانع چه هل دادن اقدام کرد.


این وسط از ابزار های تحلیل داده ها مثل امکانات گوگل و سایت های مشابه میشه استفاده کرد.

سایت هایی مثل رهاورد 365 و سهامیاب که محل بحث و گفت و گو در موضوع سهام هستند برای صاحبانشون نعمت بزرگی هستند چون میتونن سهم های مورد توجه که به تبع شاهد ورود یا خروج سرمایه هستند رو شناسایی و اقدام لازم رو انجام بدن و سود کم دردسری رو داشته باشن.


اگر میخواید سود کنید باید کانون توجهات رو پیدا کنید چون کانون توجهات همون جایی هست که سرمایه وارد یا خارج خواهد شد. اگر جو منفی باشه خروج سرمایه و افت (چرا که نقل است که سرمایه ترسو است)  و اگر جو مثبت باشه ورود سرمایه و رشد خواهیم داشت.


الان از بین بازارهای مختلف بازار بورس مورد توجه هست و در کانون توجهات قرار داره و شاهد ورود سرمایه مستمر به این بازار هستیم و در خود بازار هم سهم هایی رشد میکنند به خصوص رشد شارپ که مورد توجه هستند و در کانون توجهات و جو مثبت هستند.

اگر بتونید با هر روشی این کانون های توجه رو پیدا کنید بدون هیچ گونه نیاز به تحلیل تکنیکال سود های بزرگی نصیبتون میشه. چون همیشه همراه سرمایه هستید و هر جا وارد شد شما هم وارد میشید و از هر بازاری که خارج شد شما هم خارج میشید.

همون طور که قبلا هم گفتم در بحث سرمایه گذاری در پناه سرمایه باشید تا رستگار شوید»



معامله گری در بازار بورس شغلی تمام وقت است.

داشتن مهارت در تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در کنار بررسی شرایط سهم ها و پیدا کردن سهم های مستعد رشد به واسطه فیلترنویسی و . در کنار داشتن تحلیل از شرایط اقتصادی  مثل رابطه بین شیوع کرونا و افزایش تولید و مصرف مواد دارویی و شوینده در برهه ها و دوره های مختلف و هزار و یک مسئله پیدا و پنهان در بازار، باعث میشه معامله گری در بازار بورس یک مشغله وقت گیر و تمام وقت محسوب بشه.


بنابراین اگر سرمایه کم دارید و مهم تز از اون مهارت های لازم رو ندارید بهتره از واسطه های سرمایه گذاری یعنی صندوق های سرمایه گذاری استفاده کنید و به این واسطه کار سرمایه گذاری رو برون سپاری کنید.


سرمایه گذاری واجب است در وهله اول برای حفظ ارزش و قدرت سرمایه و در وهله بعد برای افزایش سرمایه و در واقع کسب سود از دارایی خود، فرقی ندارد چه شغلی داری و چه رشته ای درس خوانده ای، واجب است!

کارگر، مهندس، پزشک یا . هر کسی که فرصت وقت گذاشتن برای سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه اش را ندارد یا میل و علاقه ای به این مسئله و موضوع نداره باید پروژه سرمایه گذاری سرمایه اش را برون سپاری کند.

صندوق های سرمایه گذاری این برون سپاری رو متعهد میشن و قبول میکنن.


در بازار سرمایه به دو صورت میشه سود کرد

اول. ضرر نکردن

دوم. سود کردن


اولویت با ضرر نکردن و بعد سود کردن هست. بنابراین کنار کشیدن در بازار هیجانی و بلاتکلیف که همون جلوگیری از ضرر هست، دقیقا سود کردن هست.

سود اول با ضرر نکردن و بعد با سود کردن بدست میاد.


علی رغم همه حمایت های مسئولین و انگیزه دادن هاشون به نظرم برگشت شاخص امروز فرصت خروج بود و به شخصه تا پایدار شدن وضعیت بازار ( وضعیت شاخص) توصیه به ورود نمیکنم به خصوص اگر خرده سرمایه دارید.

در نهایت این ما هستیم که باید با بازار پیش برویم نه این که انتظار داشته باشیم بازار طبق توقع و انتظار ما پیش برود.

وقتی شاخص کل گارد ریزشی و اصلاح می گیرد هیجان فروش و رقابت در فروش اوج می گیرد، سهم هایی هستند که همچنان استوار به کارشون ادامه میدن و نه تنها صف فروش نمیشن بلکه صف خرید هم باقی میمونن و گرنه در حالت صعودی بازار اکثر سهم ها مثبت هستند.


این سهم ها همون سهم های ارزنده و بنیادین بازار هستند که خریدارانشون با حساب و کتاب اونو خریدن و هر خریدار نقدینگی بالایی وارد سهم کرده.

وقتی شاخص کل منفی و ریزشی شد میشه عیار تحلیلگر رو فهمید اگر سهمش هم چنان روندش رو حفظ کرد که دست مریضاد وگرنه هنوز جا داره تا حرفه ای شدن.

حرفه ای کسی هست که سهم هاش در هیجان فروش بازار خم به ابرو نمیاره و توجهی به هیجانات فروش بازار نداره.


صندوق ها وابسته به شاخص کل هستند پس اگر قصد خرید یا فروش واحد های صندوق رو دارید به شاخص کل توجه کنید.

اگر شاخص کل مثبت هست باید اول وقت می خریدید و اگر شاخص کل منفی هست آخر وقت (که کمترین قیمت هست)

برای فروش هم اگر شاخص مثبت هست باید آخر وقت و اگر شاخص منفی هست اول وقت.


Nav صندوق ها چون ترکیبی از سهم های مختلف در سبد خودشون دارن معیار خوبی برای سنجش روند بازار هست به طور مثال اگر Nav در حال رشد هست یعنی کلیت بازار هم وضعیت صعودی داری و اگر در حال افت و نزول هست یعنی کلیت بازار نزولی هست.


اول شاخص کل یعنی تحلیل کلان اقتصادی

دوم انتخاب صنعت یعنی تحلیل صنعت با توجه به شاخص صنعت مربوط و آینده مورد انتظار و توقع

تا این جا تعداد نمادها به یک یا چند صنعت محدود میشه

مرحله آخر بررسی نمادهای صنعت یا صنایع مورد نظر و انتخاب نماد مطلوب برای سرمایه گذاری


در و.اقع یک فرآیند از بالا به پایین داریم که درجه اهمیت هم از بیشتر به کمتر است یعنی یک نماد ضعیف در یک صنعت قوی ارجح تر است از یک نماد قوی در یک صنعت ضعیف.


توجه داشته باشیم که نماد های یک صنعت غالبا با هم رشد می کنند به همین دلیل است که یک نماد ضعیف در یک صنعت قوی اولویت دارد نسبت به یک نماد قوی در سک ضعیف.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها